یاس کبود
۱۳۹۲/۱۱/۲۱ ۶:۱۲ -
یاس کبود
عشق من! پاییز آمد مثل پار
باز هم، ما باز ماندیم از بهار

احتراق لاله را دیدیم ما
گُل دمید و خون نجوشیدیم ما
باید از فقدان گل، خون جوش بود
در فراق یاس، مشكى پوش بود

یاس بوى مهربانى مى‏ دهد
عطر دوران جوانى مى‏ دهد

یاس‎ها یادآور پروانه‏ اند
یاس‎ها پیغمبران خانه‏ اند

یاس ما را رو به پاكى مى‏ برد
رو به عشقى اشتراكى مى‏ برد

یاس در هر جا نوید آشتى‎ ست
یاس دامان سپید آشتى‎ ست

در شبان ما كه شد خورشید؟ یاس
بر لبان ما كه مى‏ خندید؟ یاس

یاس یك شب را گُل ایوان ماست
یاس تنها یك سحر مهمان ماست

بعد روى صبح پرپر مى‏ شود
راهى شب‎ هاى دیگر مى‏ شود

یاس مثل عطر پاك نیت است
یاس استنشاق معصومیت است

یاس را آیینه‏ ها رو كرده‏ اند
یاس را پیغمبران بو كرده‏ اند

یاس بوى حوض كوثر مى‏ دهد
عطر اخلاق پیمبر مى‏ دهد

حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانه‏ هاى اشكش از الماس بود

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
مى‏ چكانید اشك حیدر را به چاه

عشق محزون على یاس است و بس
چشم او یك چشمه الماس است و بس

اشك مى‏ ریزد على مانند رود
بر تن زهرا، گل یاس كبود

احمد عزیزی