حضرت زهرا و كشتى نوح
891 مرتبه خوانده شده
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود:
هنگامى كه خداوند متعال اراده فرمود كه قوم نوح را نابود كند، به او دستور داد كه تخته هاى درخت ساج را قطع كند. بعد از بريدن ندانست چه كند. جبرئيل فرود آمد و شكل كشتى را به او نشان داد و صندوقچه اى كه يكصد و بيست و نه هزار ميخ در آن بود برايش آورد. وى غير از پنج ميخ تمام آنها را در آن كشتى به كار گرفت دستش را به يكى از آنها زد، آن ميخ در دست او تابيده همچون ستارهاى نورانى در وسط آسمان درخشيد، نوح متحير و شگفت زده شد. خداوند آن ميخ را به زبان فصيح و گويا به نطق آورد و گفت: من به نام بهترين پيامبران حضرت محمد بن عبداللّه (صلی الله علیه وآله) مى باشم.
جبرئيل نزد او آمد، نوح به او گفت: اى جبرئيل! اين چه ميخى است كه تاكنون چيزى شبيه آن نديده ام؟ گفت: اين ميخ به نام بهترين انسانهاى اولين و آخرين، حضرت محمد بن عبداللَّه (صلی اله علیه وآله) است. آن را در قسمت جلوى راست كشتى به كار گرفت. بعد دستش را به ميخ دوم زد، نورى از آن درخشيد و اطراف را روشن كرد، نوح (علیه السلام) پرسيد: اين ميخ چيست؟ جبرئيل پاسخ داد: ميخ برادر و پسرعمويش على بن ابىطالب (علیه السلام) است. آن ميخ را در جلو سمت چپ كشتى كوبيد. بعد دستش را به ميخ سوم زد، آن نيز درخشيد و اطراف را روشن كرد.
جبرئيل به او گفت: اين ميخ فاطمه (سلام الله علیه وآله) است. آن را در كنار ميخ پدرش حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) كوبيد. بعد دستش را به ميخ چهارم زد، آن نيز درخشيد و اطراف را روشن كرد. به او گفت: اين ميخ حسن (علیه السلام) است. آن را در كنار ميخ پدرش على (علیه السلام) كوبيد. بعد دستش را به ميخ پنجم زد، نورى درخشيد و صداى گريه بلند شد و نمناك شد. نوح پرسيد: اى جبريئل! اين ترى و نم چيست؟ پاسخ داد: اين ميخ حسين بن على سيدالشهداء (علیه السلام) است. آن را در كنار ميخ برادرش كوبيد.
آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: خداوند متعال فرموده است: «و حملناه على ذات الواح و دسر» (1)
كه مقصود از الواح در اين آيه همان چوبها است و ميخهاى آن ما هستيم و اگر ما نبوديم، كشتى ساكنانش را حركت نمى داد. (2)
منابع:
1ـ سوره ى قمر، آيه ى 54: «او را بر چوبها و ميخها سوار كرديم.»
2ـ عبقات الانوار، ج حديث سفينة، ص 1081.
هنگامى كه خداوند متعال اراده فرمود كه قوم نوح را نابود كند، به او دستور داد كه تخته هاى درخت ساج را قطع كند. بعد از بريدن ندانست چه كند. جبرئيل فرود آمد و شكل كشتى را به او نشان داد و صندوقچه اى كه يكصد و بيست و نه هزار ميخ در آن بود برايش آورد. وى غير از پنج ميخ تمام آنها را در آن كشتى به كار گرفت دستش را به يكى از آنها زد، آن ميخ در دست او تابيده همچون ستارهاى نورانى در وسط آسمان درخشيد، نوح متحير و شگفت زده شد. خداوند آن ميخ را به زبان فصيح و گويا به نطق آورد و گفت: من به نام بهترين پيامبران حضرت محمد بن عبداللّه (صلی الله علیه وآله) مى باشم.
جبرئيل نزد او آمد، نوح به او گفت: اى جبرئيل! اين چه ميخى است كه تاكنون چيزى شبيه آن نديده ام؟ گفت: اين ميخ به نام بهترين انسانهاى اولين و آخرين، حضرت محمد بن عبداللَّه (صلی اله علیه وآله) است. آن را در قسمت جلوى راست كشتى به كار گرفت. بعد دستش را به ميخ دوم زد، نورى از آن درخشيد و اطراف را روشن كرد، نوح (علیه السلام) پرسيد: اين ميخ چيست؟ جبرئيل پاسخ داد: ميخ برادر و پسرعمويش على بن ابىطالب (علیه السلام) است. آن ميخ را در جلو سمت چپ كشتى كوبيد. بعد دستش را به ميخ سوم زد، آن نيز درخشيد و اطراف را روشن كرد.
جبرئيل به او گفت: اين ميخ فاطمه (سلام الله علیه وآله) است. آن را در كنار ميخ پدرش حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) كوبيد. بعد دستش را به ميخ چهارم زد، آن نيز درخشيد و اطراف را روشن كرد. به او گفت: اين ميخ حسن (علیه السلام) است. آن را در كنار ميخ پدرش على (علیه السلام) كوبيد. بعد دستش را به ميخ پنجم زد، نورى درخشيد و صداى گريه بلند شد و نمناك شد. نوح پرسيد: اى جبريئل! اين ترى و نم چيست؟ پاسخ داد: اين ميخ حسين بن على سيدالشهداء (علیه السلام) است. آن را در كنار ميخ برادرش كوبيد.
آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: خداوند متعال فرموده است: «و حملناه على ذات الواح و دسر» (1)
كه مقصود از الواح در اين آيه همان چوبها است و ميخهاى آن ما هستيم و اگر ما نبوديم، كشتى ساكنانش را حركت نمى داد. (2)
منابع:
1ـ سوره ى قمر، آيه ى 54: «او را بر چوبها و ميخها سوار كرديم.»
2ـ عبقات الانوار، ج حديث سفينة، ص 1081.